آن روز که آمدی !!!
یادت هست؟؟!
آن روز را می گویم که دزدکی از پشت شیشه حرفها
به چشمانم خیره میشدی،تا حرفهایم رابشنوی
آن برق نگاه ها یادت هست؟
بگذار برایت بگویم:
وقتی به بلور ناز نگاهت ،خیره می شدم
قطره اشکی از چشمانم چکید
نه،باورکن،دروغ نمی گویم
من گریه کردم
آه ! راست می گو یی توندیدی
آخرآن اشک ها از شوق نگاه تو
از دلم چکیدو به خون قلبم پیوست
آری! این بلور ناز نگاه توبود که قلبم را دوباره حیات بخشید
حال فکرش را بکن!!!
اگر روزی قلبم از تپش بیاستد
تو...
دلش راندارم که این کلمه نأس را بگویم
ولی خوب است بدانی
اگر نگاهت رااز نگاهم،بدزدد کسی ،تو ({قاتلی})
یادت باشد نگاهت را که از سمت قلبم برداری :دیگر نمی تپد....
نظرات شما عزیزان: